خبرگزاری آنا- علی رحمانی: هرچند دست‌های پنهان و فاسد هیولای صهیونیسم به ویژه پس از صلح تحمیلی اٌسلو در کوریدور‌های دیپلماتیک نروژ سعی در خاموش کردن شعله پرفروغ مقاومت در قلب‌های مردم جهان را داشته و خواهد داشت، اما تاریخ سرشار از عشق و خون سرزمین زیتون (فلسطین اشغالی) بیش از هر شاهدی گواه شجاعت و مظلومیت فرزندان غیور خویش و حامیان مقاومت در سال‌های نه چندان دور است.

بهترین نمود این واقعیت سبز نیز عبارت است از جوانه زدن شاخه‌های جدید و پر برکت مقاومت در کرانه باختری رود اردن به عنوان نزدیک‌ترین قسمت سرزمین‌های فلسطینی‌نشین به قلب اراضی اشغالی.

با در نظر گرفتن حساسیت موضوع و نیز با عنایت به تصویب طرح اشغال مناطق بیشتری از کرانه باختری توسط پارلمان غیرقانونی رژیم‌صهیونیستی ضمن گفت‌و‌گو با دکتر «محمد شاهدی» کارشناس ارشد مسائل غرب آسیا نقش سازنده استراژی مبتکرانه فرماندهی کل قوا حضرت آیت‌الله خامنه‌ای (دام ظله) مبنی بر تسلیح هر چه سریعتر منطقه راهبردی کرانه باختری رود اردن را در روند پیروزی نهایی شاخه فلسطینی محور مقاومت بر دشمن صهیونیستی مورد سنجش قرار داده‌ایم.

آنا: لطفاً به عنوان مقدمه تاریخچه کوتاهی از اشغال کرانه باختری توسط صهیونیست‌ها بیان بفرمایید؟

قبل از پاسخ به این سؤال به عنوان مقدمه باید بگویم که امروز با وجود این که کنست (پارلمان رژیم صهیونیستی) روز‌های آخر خود را سپری می‌کند و پارلمان اسرائیل پس از این عملاً تعطیلات تابستانی را پشت سر خواهد گذاشت قانونی امروز در کنست به تصویب رسید که حاکمیت رژیم صهیونیستی بر کرانه باختری است را به رسمیت می‌شناسد که فکر می‌کنم دلیل مصاحبه امروز شما با بنده هم تصویب همین قانون است که عملاً می‌تواند چالشی را برای رژیم صهیونیستی با قوانین بین المللی ایجاد کند. چرا که عملاً اعراب در سازمان‌های بین‌المللی علیه این مسئله خیلی موضع‌گیری کرده‌اند. طبق رصد‌های احزابی مثل لیکود و اشخاصی مانند فریدمن و الی کوهن وزیر انرژی رژیم صهیونیستی در این خصوص موضع‌گیری‌های خیلی متفاوتی کرده و گفته‌اند که الان بهترین زمان و فرصتی تاریخی برای انضمام کرانه باختری به رژیم‌صهیونیستی است. حتی جالب است که الی کوهن وزیر انرژی رژیم صهیونیستی گفته که بین دریای مدیترانه و دریای اردن باید یک کشور وجود داشته باشد که آن یک کشور اسرائیل خواهد بود! بنابراین صهیونیست‌ها دوره کنونی را فرصتی تاریخی برای انضمام کامل کرانه باختری به قلمرو خود می‌دانند. اما در مورد تاریخچه این مسئله باید خدمت شما عرض کنم که رژیم صهیونیستی یک رژیم نرمال نیست بلکه رژیمی جعلی و پادگانی است که با قطعنامه ۱۸۱ به وجود آمده است و در طول حیات ننگین خود عملاً مجری اوامر پیمانکاران انگلیسی، غربی و آمریکایی خود بوده است. زمانی که جنگ جهانی اول پایان می‌پذیرد و قرارداد سایکس پیکو بین وزارای خارجه انگلستان و فرانسه به امضا می‌رسد و متعاقب آن نقشه جدید خاورمیانه شکل می‌گیرد. عملاً منطقه شامات از فلسطین جدا می‌شود و در اختیار بریتانیایی‌ها قرار می‌گیرد یعنی انگلیسی‌ها در عمل به قیم این منطقه تبدیل می‌شوند. در همان دوران یعنی در بازه زمانی ۱۹۲۱ تا ۱۹۴۷ م منطقه کرانه باختری رود اردن با وجود قرار گرفتن در حیطه حاکمیت کشور اردن در اختیار بریتانیا قرار داشت. بعد از پایان جنگ جهانی دوم و خروج بریتانیا از این منطقه زمینه برای قدرت گرفتن صهیونیست‌ها فراهم می‌شود. در همین زمان گروه‌های تروریستی صهیونیست نظیر هاگانا، ایرگون و اشترن با آموزش‌ها و سلاح‌های انگلستان و سایر کشور‌های غربی شروع به ارتش‌سازی و پس از آن دولت‌سازی کردند و در نهایت با خونریزی و جنگ رژیم جعلی صهیونیستی را تأسیس کردند. بعد از شکل‌گیری غده سرطانی رژیم صهیونیستی جنگ‌های مختلف اعراب و اسرائیل در مقاطع زمانی ۱۹۴۸-۱۹۵۶-۱۹۶۷ و نهایتاً ۱۹۷۳ م آغاز شد.

اما در سال ۱۹۶۷ م یعنی طی جنگ‌های شش روزه یک اتفاق بزرگ افتاد تا پیش از این یعنی بعد از صدور قطعنامه ۱۸۱ سازمان ملل و تقسیم ناعادلانه فلسطین توسط این نهاد بین‌المللی رژیم صهیونیستی علاوه بر در اختیار داشتن ۵۶% از سرزمین فلسطین چیزی حدود بیش از ۷۸% فلسطین را اشغال می‌کند یعنی قدس شرقی، کرانه باختری، غزه، جولان و حتی بخشی از صحرای سینا را هم اشغال می‌کند؛ بنابراین طبق قوانین بین الملل این مناطق از همان زمان جزو مناطق اشغالی هستند. یعنی شما اگر ملاحظه کنید خواهید دید که قطعنامه ۲۳۳۴ شورای امنیت در سال ۲۰۱۶ م خواستار توقف شهرک‌سازی در این مناطق شده است، زیرا این مناطق اشغالی هستند و اسرائیل حق شهرک‌سازی و توسعه نفوذ خود در آنها را ندارد؛ بنابراین از همان موقع صهیونیست‌ها این منطقه را اشغال کردند تا این که در سال ۱۹۹۳ و هنگام انعقاد قرارداد اسلو با فلسطینیان (جنبش فتح و سازمان ساف) صهیونیست‌ها در مذاکرات به محمود عباس پنج سال برای تشکیل دولت فلسطینی زمان دادند.

بعد‌ها محمود عباس به اشتباه خود در خصوص پذیرش این شرط اذعان کرد. طبق این قرارداد تشکیلات خودگردان فلسطینی به مرکزیت رام‌الله در کرانه باختری تأسیس شد. در نهایت منطقه کرانه باختری به سه بخش A,B,C تقسیم شد. منطقه A از لحاظ اداری و نظامی در اختیار تشکیلات خودگردان قرار گرفت منطقه B از لحاظ اداری در اختیار تشکیلات خودگردان و از نظر نظامی در اختیار رژیم صهیونیستی بود، اما منطقه C از نظر اداری و نظامی کاملاً در اختیار اسرائیلی‌ها بود. جالب است بدانید که منطقه A,B هر کدام ۴۰% و منطقه C ۶۰ درصد از کرانه باختری را شامل می‌شد. به همین دلیل صهیونیست‌ها از همان موقع فرایند شهرک‌سازی در این منطقه را آغاز کردند و در حال حاضر کرانه باختری چیزی حدود ۸۰۰۰۰۰ شهرک‌نشین دارد. اما با این وجود صهیونیست‌ها باز هم قانع نشدند و در مناطق A,B که در اختیار فلسطینی‌ها بود نیز دخالت می‌کردند و با ایجاد پست‌های ایست و بازرسی، بازداشت فلسطینی‌ها و اقداماتی از این قبیل در امور این مناطق اخلال ایجاد می‌کردند، اما الان به این هم قانع نیستند و می‌گویند کل کرانه باختری باید برای ما باشد چرا که کرانه باختری عملاً در قلب اراضی اشغالی قرار دارد و تنها چیزی حدود ۱۰ کیلومتر با تل‌آویو فاصله دارد.

صهیونیست‌ها یک تعبیر جالب در این خصوص دارند و منطقه کرانه باختری را به پهلوی رژیم صهیونیستی تشبیه می‌کنند. زیرا این منطقه از نظر مساحت چیزی حدود ۵۶۰۰ کیلومتر مربع است یعنی چیزی حدود ۲۲% اراضی اشغالی را در بر می‌گیرد؛ بنابراین صهیونیست‌ها تا به امروز به دنبال این بودند که با شهرک‌سازی، سیاست‌های ارعابی، بازداشت‌های غیرقانونی و موقت و هجوم و تخریب خانه‌های کرانه باختری مردم این منطقه را وادار به کوچ اجباری کنند. در دولت جدید ناتانیاهو وزرای افراطی کابینه وی یعنی کسانی مانند اسموتریچ و بن‌گویر (وزیر امنیت داخلی رژیم صهیونیستی) اعتقادات خاصی در این خصوص داشتند و با این توجیه که زندانی کردن ساکنان کرانه باختری باعث ایجاد هزینه برای دولت اسرائیل خواهد شد خواستار اعدام آنها در درون زندان شدند! اعتقاد این دسته از وزرای صهیونیست این است که یا کل کرانه باختری باید خالی شود و ساکنان آن کوچانده شوند و یا این که کشته شوند تا در کرانه باختری هیچ فرد فلسطینی وجود نداشته باشد به همین دلیل در چند سال گذشته کنست قانونی را تصویب کرد که حتی ایده دو دولت را که اوباما، عربستان و کشورر‌های اروپایی در دوره‌های مختلف روی آن تأکید کرده‌اند را نفی نموده است. بحث دیگری که در خصوص کرانه باختری وجود دارد تفاسیر توراتی برخی از جریان‌های صهیونیست از این منطقه است اینها معتقدند که منطقه کرانه باختری در گذشته متعلق به اسرائیل بوده است یعنی در مناطق شمالی کرانه باختری و مناطقی مثل نابلس، جنین طولکرم، صلفید در سال ۹۶۰ ق م یهودیان حکومت می‌کردند و سامره یکی از فرزندان حضرت سلیمان (علیه السلام) بوده که حکومت فرزندان وی توسط آشوریان سرنگون می‌شود حاکم این منطقه بوده است. طبق این تفاسیر در جنوب کرانه باختری هم حکومتی بوده به نام یهودا به پایتختی قدس در سال ۵۸۶ ق. م وجود داشته است که آن هم توسط بابلیان سرنگون شد؛ بنابراین این منطقه برای صهیونیست‌ها از لحاظ دینی و توراتی هم ارزش دارد و صهیونیست‌های مذهبی یکسری نگاه‌های انحرافی توراتی نسبت به حاکمیت اسرائیل بر این منطقه دارند که امروز به دنبال تبدیل کردن آنها به ابزاری جهت تصرف کرانه باختری و اشغال کامل آن هستند. اما امروز آنچه اتفاق افتاده این است که رژیم صهیونیستی در بدترین شرایط موجود قرار دارد. شما ببینید اینها هیچ گاه طی تاریخ ۷۷ ساله خود این قدر منفور نبوده‌اند، اما امروزه آن چنان که خودشان می‌گویند روند یهودی‌ستیزی در کشور‌های دیگر در حال گسترش است و مردم دنیا دیگر روایتی را که اسرائیلی‌ها را به عنوان یهودیانی مظلوم معرفی می‌کند را قبول ندارند و امروز فهمیده‌اند که جای جلاد و شهید عوض شده است و طی این سالیان دراز اینها در حال ظلم به مردم فلسطین هستند و کسی که حق دارد در خانه خود باشد فلسطینی‌ها هستند.

آنا: از نظر جناب عالی استراتژی مقام معظم رهبری (مدظله العالی) مبنی بر لزوم تسلیح کرانه باختری از هنگام طراحی (در سال ۱۳۹۳) تا امروز چه تأثیری روی جریان مقاومت در این منطقه داشته است؟

در سال ۱۳۹۳ ش مقام معظم رهبری (دام ظله) یک سخنرانی داشتند که در آنجا مطرح کردند که: «اعتقاد ما این است که کرانه باختری باید مثل غزه مسلح شود» یعنی اگر اتفاقاتی نظیر استفاده از موشک، پاراگلایدر و مواردی از این قبیل که توسط نیرو‌های زمینی، هوایی و دریایی مقاومت در غزه رقم می‌خورد در محدوده کرانه باختری رخ دهد می‌تواند اثری صدچندان داشته باشد. زیرا همان طور که خدمتتان عرض کردم تسلیح کرانه باختری به دلیل وسعت و جمعیت (چیزی حدود ۳۰۰۰۰۰۰ نفر) و همچنین فاصله نزدیکی که با قلب اراضی اشغالی دارد می‌تواند اتفاق بسیار بزرگی باشد، خطر زیادی برای صهیونیست‌ها ایجاد کند و در عمل کمک صدچندانی به مقاومت فلسطینی بکند.

این منطقه از همان ابتدا حتی هنگام اشغال انگلیسی‌ها شاهد قیام‌های متعددی در نقاطی مانند جنین علیه استعمار و نفوذ بریتانیا بوده است. همچنین در دوران موسوم به انتفاضه اول در سال ۱۹۸۷ م و بعد در انتفاضه دوم (سال ۲۰۰۰ م) نقش کرانه باختری بسیار پر رنگ بوده است. زیرا بعد از سال ۲۰۰۰ م موج عملیات‌های شهادت‌طلبانه در واقع کمر اسرائیلی‌ها را می‌شکند و به قدری به آنها فشار می‌آورد که رژیم صهیونیستی در سال ۲۰۰۲ م عملیات موسوم به «سپر دفاعی» را علیه کرانه باختری و اردوگاه‌های نظیر جنین و طولکرم طراحی کرد که تلفات بسیاری را برای طرف فلسطینی در بر داشت. همچنین صهیونیست‌ها در این سال به دلیل افزایش تعداد عملیات‌های شهادت‌طلبانه ساخت دیوار حائل در این منطقه از فلسطین را با هزینه‌ای سنگین شروع کردند تا از این طریق بتوانند جلوی عملیات‌های شهادت‌طلبانه و بمب‌گذاری‌ها را بگیرند. جالب است بدانید که ۹۹% مساحت دیوار حائل مربوط به کرانه باختری است یعنی در واقع صهیونیست‌ها با ایجاد دیوار حائل بخشی از زمین‌های فلسطینی‌ها را اشغال می‌کنند و کلی هم برای آنها زحمت ایجاد می‌کنند. البته این دیوار حائل هم کمکی به آنها نکرد، زیرا همان طور که مشاهده می‌کنید از آن تاریخ تا به امروز قیام‌ها و عملیات‌های شهادت‌طلبانه بسیاری در این منطقه صورت گرفته است و هزینه‌هایی که کرانه باختری برای رژیم‌صهیونیستی ایجاد کرده بسیار زیاد بوده بنابراین این سخنان مقام معظم رهبری در سال ۱۳۹۳ ش به عنوان یک راهبرد مطرح شد یعنی این که عملاً کرانه باختری مثل غزه مسلح شود و گروه‌های سیاسی زیادی که در آنجا شکل گرفته‌اند مسلح شوند تا از این طریق به قدرت‌گیری مقاومت در غزه کمک کنند؛ بنابراین شما دیدید که از همان سال تا به امروز سلاح از راه‌های مختلف وارد کرانه باختری شد به نحوی که بخش از آن از طریق بازار سیاه در خود اراضی اشغالی تأمین می‌‍‌شد، زیرا در جامعه اسرائیلی پول حرف اول را می‌زند. بخش دیگری از این سلاح‌ها از طریق مرز‌های مختلف نظیر اردن و سوریه به داخل کرانه باختری قاچاق می‌شد و در میدان عمل دست نیرو‌های مقاومت را پر می‌کرد به همین دلیل شما شاهد تصاویر رژه نیرو‌های مسلح مقاومت در اردوگاه جنین، طولکرم، نابلس و سایر نقاط کرانه باختری هستید و به تدریج متوجه شروع اتفاقاتی می‌شوید که خوشایند اسرائیلی‌ها نیست.

بعد از این که مسئله وحدت میادین نبرد و تشکیل اتاق عملیات مشترک بین کرانه باختری، غزه و فلسطینی‌های اراضی سال ۱۹۴۸ م مطرح شد راهبرد مقام معظم رهبری (مدظله العالی) در میدان عمل به تحقق پیوست و فشار دوچندانی به صهیونیست‌ها وارد شد به همین دلیل رژیم‌صهیونیستی امروز به دنبال نابودی مقاومت در کرانه باختری است. بهترین شاهد این مدعا حملات سنگین صهیونیست‌ها به کرانه باختری در طول دو سال گذشته پس از عملیات هفت اکتبر است، زیرا عنوان می‌کردند که ما نباید اجازه دهیم که یک عملیات هفت اکتبر دیگر در کرانه باختری به وقوع بپیوندد؛ بنابراین شما می‌بینید که طرح ژنرال مایکل فنزل آمریکایی با هدف آموزش نیرو‌های تشکیلات خودگردان فلسطینی در اردن و نقاط دیگر و اهدای تجهیزات نظامی به آنها برای سرکوب مقاومت در غزه شکل می‌گیرد. تکمیل شدن روند محاصره کامل جنین و آواره کردن چیزی حدود ۸۰۰۰۰ نفر از فلسطینیان نیز با همین هدف صورت گرفته است. در حقیقت افزایش این قبیل فشار‌ها به فلسطینیان در منطقه کرانه باختری به دلیل احساس خطر صهیونیست‌ها از تسلیح روزافزون این منطقه است.

آنا: روند شکل‌گیری گروه‌های تازه تأسیس مقاومت و همچنین وضعیت گروه‌های قدیمی مقاومت مثل حماس و جهاد اسلامی را در منطقه کرانه باختری چگونه می‌بینید؟

همان طور که می‌دانید تاریخچه تأسیس گروه‌هایی مثل جهاد اسلامی فلسطین به سال ۱۹۷۹ و پیروزی انقلاب اسلامی در ایران بازمی‌گردد و حماس نیز در سال ۱۹۸۷ م یعنی هم زمان با انتفاضه اول شکل گرفت و شاخه‌های نظامی این دو جریان یعنی سرایا القدس و گردان‌های عزالدین‌قسام در کرانه باختری نیز فعال شدند در کنار آن گردان‌های شهدای‌الاقصی وابسته به جنبش فتح و همچنین گردان‌هایی که در مناطقی همچون طولکرم، جنین طوباس و... نیز فعالیت‌هایی در این منطقه داشتند و طی سال‌های مختلف با ایجاد گروه‌های چریکی عملیات‌های متعددی را در این منطقه انجام دهند. اما یک اتفاق بسیار مهمی در این دوران افتاد آن هم این بود که در طول سال‌های مختلف بخش مهمی از جمعیت جوان فلسطینی بر اثر جنگ آواره شدند و به سمت سوریه، لبنان و مناطق دیگر رفتند. اما اتفاق مهم دیگری که اخیراً رخ داده این است که جوانان فلسطینی دیگر قصد رفتن از خاک فلسطین را ندارند و به دنبال مقاومت در برابر صهیونیست‌ها هستند. امروز ما با جوانانی در کرانه باختری رو‌به‌رو هستیم که نه انتفاضه اول را دیده‌اند و نه انتفاضه دوم را درک کرده‌اند و سن کمی دارند، اما گروه‌های جدیدی را در کنار گروه‌های مقاومت قدیمی به وجود آورده‌اند. یعنی یکسری گروه‌های آتش به اختیاری را ایجاد کرده‌اند مثل جریان عرین الأسود (شیران بیشه) که در شهر نابلس ایجاد شد و رهبران جوانی مانند محمد دخیل اشرم مبصد و... را به خود دید. شما از سال ۲۰۲۲ م شاهد شکل گرفتن گروه‌های جوان و تازه نفس با اراده‌ای بسیار بالا و انگیزه و ایمانی بسیار بالا هستید. در کنار این گردان‌هایی نیز در نقاطی مانند قباطیه در جنوب جنین شکل می‌گیرد و این نشان می‌دهد که امروز مقاومت کاملاً مردمی شده و مردم کرانه باختری و غزه متوجه شده‌اند که اسرائیل فقط زبان زور را می‌فهمد و این زور است که می‌تواند اسرائیل را از بین ببرد. فلسطینی‌ها دوره‌های متفاوتی را تجربه داشته‌اند و توافقات اٌسلو، وادی العربیه و آناپولیس را تجربه کردند و به سمت صلح رفتند، اما دیدند نتیجه‌ای در برندارد به خاطر این که صهیونیست‌ها اساساً موجودیتی هستند که اقدامات خود را نیز قبول ندارند و زیاده طلب و به دنبال کل سرزمین فلسطین هستند. امروز ما شاهد این هستیم که صهیونیست‌ها با مطرح کردن بحث اسرائیل بزرگ به دنبال طرح شوم نیل تا فرات هستند که در صورت تحقق بخش‌هایی از لبنان، عراق، مصر و حتی عربستان در آن درگیر می‌شوند؛ بنابراین اسرائیل موجودی نیست که بتوان با آن صلح و مذاکره کرد و تنها راهی که فلسطینی‌ها در پیش دارند مقاومت است بنابراین شما می‌بینید که گروه‌های دو نفره و گروه‌های بزرگتر در حال جوشش از جمعیت جوان فلسطینی است و مطمئن باشید که جوانان فلسطینی تا آخرین نفس خود خواهند جنگید و انشاء الله به حول و قوه الهی پیروز خواهند شد. امثال داوید بن گوریون به عنوان پایه‌گذاران رژیم صهیونیستی در مورد کرانه باختری می‌گفتند: «پیران می‌میرند و جوانان فراموش خواهند کرد»، اما ما دیدیم که در قضیه فلسطین درست است که صهیونیست‌ها توانستند تعدادی از پیران را به قتل برسانند، اما تعدادی از آنها ماندند و فرهنگ مقاومت را به جوانان منتقل کردند ادامه داشتن فرهنگ مقاومت در بین جوانان فلسطینی به دلیل بومی بودن آن است، زیرا فلسطینی‌هایی که در اردوگاه‌های آوارگان زندگی می‌کنند کلید خانه‌های پدری خود را به امید بازگشت به فلسطین نگه داشته‌اند.

آنا: آینده کرانه باختری را به خصوص بعد از مناقشه اخیر ایران و رژیم‌صهیونیستی چگونه می‌بینید؟

همان‌طور که خدمتتان گفتم مردم فلسطین دیگر آن روایت گذشته مبنی بر لزوم صلح و رسیدن به راه حل دو دولتی با صهیونیست‌ها را قبول ندارند. بعد از جنگ تحمیلی ۱۲ روزه اسرائیل علیه ایران و ضرباتی که ایران اسلامی به رژیم صهیونیستی وارد کرد و از شمالی‌ترین تا جنوبی‌ترین قسمت اراضی اشغالی را هدف قرار داد. شما شاهد تولید کلیپ‌های بسیاری در این زمینه و شادی مردم کرانه باختری و غزه از موشک‌باران اسرائیل توسط ایران هستید. حتی کلیپ‌هایی در فضای مجازی فلسطینی تولید شد که فلسطینیان را در حال تشکر از شیعیان امام علی (علیه السلام) نشان می‌داد و بیانگر قرار گرفتن شیعیان در کنار اهل‌تسنن بود. زیرا این نکته که امروز ایرانی‌ها با وجود فاصله ۲۰۰۰ کیلومتری از آرمان آزادی قدس شریف دفاع می‌کنند اراده و انگیزه فلسطینیی‌ها را قوی‌تر کرده است؛ بنابراین شما دیدید که بعد از جنگ ۱۲ روزه اتفاقات بسیار مهمی در کرانه باختری و غزه افتاد و تعداد کمین‌ها در خان‌یونس و بین‌حانون افزایش یافت که طی آن تعداد زیادی از صهیونیست‌ها به هلاکت رسیدند. همچنین شما می‌بینید که نیرو‌های مقاومت در نقاطی مانند الخلیل پست‌های ایست و بازرسی را به رگبار می‌بندند و اجازه نمی‌دهند که اسرائیلی‌ها به جنایات خود ادامه دهند. کما این که صهیونیست‌ها به جنایات خود ادامه خواهند داد، اما مقصودم این است که ما ایمان داریم که جنگ فلسطینی‌ها با رژیم صهیونیستی جنگ ارده‌ها است درست است که دشمن در میدان نبرد لبه تکنولوژی را در اختیار دارد، اما در این طرف میدان ما شاهد جنگ اراده‌ها هستیم، زیرا تا زمانی که اشغالگری وجود داشته باشد مقاومت وجود خواهد داشت چرا که مردم هر کشوری در صورت اشغال به دنبال مقاومت خواهند رفت که مردم فلسطین هم از این قضیه مستثنی نیستند. مطمئن باشید با این اتفاقی که ایران و نیرو‌های یمنی و سایر حلقه‌های محور مقاومت رقم زدند امروز مردم فلسطین احساس می‌کنند که تنها نیستند و این هم‌دردی و وحدت میادین شکل گرفته بین جبهه‌های مقاومت سبب افزایش روحیه خواهد شد. مسلم است که در آینده ما شاهد ابتکارات بسیار زیادی از مردم فلسطین خواهیم بود و مطمئن باشید که فلسطینیی‌ها تا آخر این مسیر را ادامه خواهند داد.

انتهای پیام/

نقش سازنده استراتژی تسلیح کرانه باختری در جنگ اراده‌ها